۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

چند کلامی در مورد فیلم مستند «آرزویی داریم»


نسل دوم نسل پرسشگری است که اکثریت آن وضعیت فعلی ایران را بسیار تاسف‌بار می‌دانند.
نسل دوم تفاوت عظیم دو سوی جهان را بر نمی‌تابد که  چرا در یک سوی دنیا مردم سالاری و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش باید آن چنان پیشرفته باشد اما در این سوی عالم حسرت یک انتخابات آزاد باید به گونه‌ای غمناک بر چهره یک ملت نقش ببندد. براستی ایران ما در این دوران حساس و بازگشت ناپذیر چرا تا این حد به قهقرا رفته است؟
لزومی به توضیح بیشتر از آن چه در کشور می‌گذرد نیست، چرا که اکثریت ایرانیان در ایران و در سراسر جهان با تمام وجود خود آن را حس می‌کنند. چیزی که افزون بر دانسته‌های فعلی ما لازم است آگاهی‌رسانی از دلایلی است که کشور ما را به این نقطه رسانده است که حتی نقد به رهبر ایران جرم محسوب می‌شود و عزیزان و دوست‌داران و دلسوزان واقعی ایران فقط به دلیل مخالفت با سیاستهای ویرانگر رهبر مطلقه به ناحق در زندانهای ایران زیر فشارهای سنگین قرار گرفته‌اند تا هر روز بر وسعت ویرانی اقتصادی و اجتماعی کشور افزوده شود.
آن چه شما در فیلم «آرزویی داریم» خواهید دید همین سوالات و احتمالا پاره‌ای جوابهای کوتاه به این وقایع نامیمون رخ داده شده در کشورمان است. هدف فیلم اگر چه ممکن است آرزوی همگان در ایران نباشد ولی قطعا آرزوی اکثریت ملت می‌باشد.
در صورت مورد توجه قرار گرفتن این مستند، تکثیر امانتدارانه فیلم و دریافت پیام اخلاقی محتوای فیلم بدون غرض‌های تفرقه‌افکن و جاهلانه، بزرگترین دستاورد ما خواهد بود.
ای کاش امکان دسترسی و ملاقات با رهبر مادام‌العمر جمهوری اسلامی برای طرح مشکلات و وقایع ناصوابی که در کشور می‌گذرد وجود داشت تا نیازی به ساختن این گونه فیلمها نمی‌بود. متاسفانه رهبر ایران سالهاست به کلی از مردم جدا افتاده است و در حصر چاپلوسان و منفعت گرایان به شدت گرفتار گردیده و این اتفاق هولناک هم خود او و هم ملت ایران را روز به روز به پرتگاهها نزدیکتر می‌سازد.
ما می‌دانیم که برخلاف گذشته، با مدرن شدن و قانون‌مند شدن دنیای جدید امکان مهاجرت اکثریت مردم از ایران وجود ندارد. کسانی که با پیامدهای این تصمیم برخورد داشته‌اند و آن را لمس کرده باشند در‌خواهند یافت که برای اکثریت قریب به اتفاق مردم مهاجرت اگر کاری غیر ممکن نباشد، انجامش کاری بسیار دشوار است بنابراین چاره‌ای نداریم به جز آن که با این استبداد هولناک فعلی مبارزه کنیم شاید آرزوی اکثریت ملت برآورده شود و بتوانیم همچون مردمان دیگر کشورهای جهان این چند صباح را در دیار خود سپری کنیم.
خواسته ما این است اخلاقیات جهان شمول مرزهای قومیت، نژاد، زبان و مذهب را درنوردد و این همه تبعیض و ظلم پیرامون این مرزهای بی حاصل را از کشورمان بزداید. در جامعه‌ای مردم سالار، بدون این دسته‌بندی‌ها و مرزبندی‌های بی‌حاصل مردم به یکدیگر عشق خواهند ورزید.
ما در طول عمر خود خوشبختانه از هیچ رانت، امتیاز دولتی و یا غیر دولتی چه در داخل کشور و چه در خارج از آن برخوردار نبوده‌ایم و آن معیشت حداقلی ما تا امروز همواره برآمده از کار و تلاش بوده است. بنابراین خیلی خوب درک می‌کنیم که چقدر سخت است سپاهیان، مسئولین دولتی و وابستگان چاههای نفت ایران بتوانند دل از آن ثروتهای بی دردسر برکنده و سعادت اکثریت را مد نظر قرار دهند، ولی ای کاش می‌دانستند که کشتی ایران را از یک نقطه سوراخ کردن کل این کشتی را به زیر آب خواهد برد و این سرداران و آقازاده‌های دلبندشان هم سرانجام در این منجلاب نفتی غرق خواهند شد.
ای کاش بازجویانی که از صبح تا شام برای خرسندی رهبر مادام‌العمر بر زندانیان بی‌گناه دگراندیش سخت گرفته و زیر فشارهای ناجوانمردانه خود آنها را خرد می‌کنند، اندکی رضایت خدا را مد نظر قرار می‌دادند، چرا که چند صباحی دیگر رهبر فعلی همانند مابقی بنی‌بشر و همانند رهبران پیشین این دنیای خاکی به دیار مکافات خواهد رفت و خرسندی او یقینا حاصلی به جز ویرانی آخرت این بی‌رحمان نخواهد داشت.
و در پایان آرزو داریم بدخواهانی که بدنبال انقلابی دیگر و یا به دنبال جنگی دیگر در این سرزمین هستند تا یکبار دیگر کشور ویران شود، ناکام بمانند چرا که این بار اگر چنین شود چیزی از این سرزمین باقی نخواهد ماند. آن کسانی که امروز در زندان‌ها و در حصر هزینه‌های سنگین می‌دهند و آن کسانی همچون محمد نوریزاد در داخل کشور شجاعانه به رهبر می‌نویسند و انتقاد می‌کنند و آن همه‌ استبداد را به زیر سوال می‌برند، همه و همه می‌توانند سرمشقی باشند که هنوز راههایی غیر از جنگ و خشونت‌های بی‌حاصل برای تغییرات اساسی و مثبت وجود دارند.